دی ماه زیبا
نمیدونم چرا اینقدر تو دنیای مجازی نوشتن برام سخته وتنبلی میکنم با اینکه تقریبا از اول راهنمایی هرشب کارهای روزانمو تو ی سر رسید مینوشتم وتمام اون سر رسیدها رم مثل چشمم مراقبت میکنم وچند وقت یکبار که فرصتی دست بده خاطراتم ومی خونم ومرور میکنم وکلی ....بگذریم سعی میکنم یه زمان مشخصی هم برای اینجا اختصاص بدم که اینقدر طولانی نشه
حالا اتفاقات این یک وماه واندی که نبودم مینویسم :دی ماه که به امتحانات کیمیا گذشت وخیلی خوب بود چرا که کیمیا فقط برای امتحانا میرفت ومی آمد واکثرا خونه بود وخیلی کمک من بود وبیشتر با کمند بازی میکرد وسرگرم بودن البته که گاهی هم درس میخوند .میگم گاهی چون من اصلا برای درس خوندن به کیمیا فشار نمیارم و هر موقع خودش صلاح بدونه می خونه والبته نتیجه هم تا بحال ٢٠ بوده آنهم در زمانی که بچم سری اول کلاس ششم والان هم که سری اول کلاس هفتم هست .یکی از روزهای دی ماه از آگاهی خبرمون کردند که یک سری وسایل پیدا کردیم وبیاین شناسایی .....خلاصه رفتیم دیدیم تقریبا ٧-٨تا د ز د گرفتن وزنجیر به دست وپاهاشونو و...خلاصه که ما از وسایلمون چیزی یافت نکردیم
٢٥ دی ماه که آخرین امتحان کیمیا بود رفتیم مدرسه برداشتیمشو به سمت شمال حرکت کردیم وای که چقدر هوای عالی بود آن هم وسط زمستون چیزی که بیشتر از همه دوست داشتم آرامشی بود که کنار ساحل داشتیم وخبری از صدای سرسام آور موزیک و ..نبود بلکه صدای زیبای دریا بود ومرغای ماهی خوار وآرامشی که من میخواستم کمند عزیزمم کلی ذوقکرده بود وخوشحال ودیی دیی مگفت که منظورش دریا بود واز وقتی برگشتیم هم هر موقع تو تلویزیون دریا ببینه میگه دیی وهرموقع غیر از تلویزیون آسمون وببینه میگه ددیخوب بچم فکر میکنه دریای تهران اون بالاست مگه چیه.....سه شنبه اول بهمنبه مناسبت کارنامه درخشان کیمیا رفتیم سرزمین عجایب که خیلی خوش گذشت وبه خصوص که منصور کمند ونگه داشت ومن کلی برای خودم تیراژه رو چرخیدم وبه قول معروف سرم یه بادی خورد ولی موقع برگشت آمدیم ژاکت کمند وتنش کنیم دیدیم نیست و هرچی از کارمندا وحراست سوال کردیم دیدیم نخیر کسی براشون ژاکتی تحت عنوان گمشده نیاورده ومطمین شدیم که دزدیدن وحتی دوشب بعد هم رفتیم تو اجناس پیدا شده هارو دیدیم ولی نبود که نبود ژاکتش و خیلی دوس داشتم کار مشترکی از خاله نیلوفر وخودم بود از دو روز بعد از سرزمین عجایب هم تا دیروز ا س ه ا ل ویروسی گرفته بود که خدا رو شکر الان خیلی بهتر .حرف زدن کمند تقریبا کامل شده وتمام لغات و سریع تکرار میکنه وتا حدود خیلی زیاد هم منظورشو میرسونه هر چقدر هم از شیطون بودنش بگم کم گفتم .هیچ وسیله ای تو خونه از دستش به امان نیست
زندگی من**